خانه استراتژی


(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)
Most Hit

سرمايه گذاری مستقيم (direct investment)

سرمايه گذاری مستقيم

شكل نهائی و بزرگترین شیوه حضور در بازار خارجی مالكیت مستقیم خط تولید یا مونتاژ است .شركت خارجی می تواند تمام یا قسمتی از یك شركت محلی را خریداری كند یا خود راسا امكانات تولید كالا را بر پا كند .

با افزایش تجربه شركت در زمینه صادرات و مشروط بر اینكه بازار خارجی به حد كافی بزرگ و نوید بخش باشد ،بر پا كردن امكانات تولید از مزایای زیادی برخوردار است .اول اینكه شركت از طریق تامین نیروی كار و مواد اولیه ارزانتر در هزینه ها صرفه جوئی میكند ،دولت خارجی هم برای سرمایه گذاری امتیازاتی قائل میشود ،شركت برای حمل و نقل هم هزینه ای پرداخت نمیكند و مواردی از این قبیل. دوم اینكه شركت در كشور خارجی از ذهنیت مطلوبی برخوردار میشود چرا كه در آنجا ایجاد شغل كرده است .سوم شركت با برقراری روابط عمیق تر با دولت خارجی ،مشتریان ،فروشندگان محلی مواد اولیه و توزیع كنندگان و واسطه ها قادر خواهد بود محصولات خود را با محیط بازاریابی داخلی بهتر انطباق دهد .چهارم ،شركت روی سرمایه گذاری خود كنترل مناسب تری اعمال میكند و لاجرم سیاستهای تولید و بازاریابی خود را به گونه ای تدوین و تنظیم میكند كه اهداف بین المللی بلند مدت او را تامین نماید .پنجم،در صورتیكه كشور میزبان اصرار داشته باشد كه در تولید كالاهای خریداری شده از منابع محلی استفاده شده باشد شركت از دسترسی به بازار اطمینان می یابد .
بزرگترین عیب سرمایه گذاری مستقیم آنست كه شركت سرمایه خود را در معرض مخاطرات بزرگی نظیر بلوكه شدن منابع ارزی یاكاهش ارزش وجوه سرمایه گذاری شده ،كساد شدن بازارها یا مصادره قرار میدهد .در سرمایه گذاری مستقیم كاهش حجم عملیات یا تعطیل كردن آن برای شركت بسیار گران تمام میشود چرا كه كشور میزبان می تواند بابت بازخرید كاركنان محلی،هزینه های زیادی مطالبه كند .اگر شركت بخواهد كه در كشور میزبان خود بصورت مستقیم صاحب سرمایه باشد هیچ چاره ای جز قبول تمام این مخاطرات را نخواهد داشت .

 

 

مزايا

معايب

    ·      صرفه جوئي در هزينه بعلت نيروي كار و مواد اوليه ارزان،عدم نياز به حمل و نقل  و . . .

      ·         ايجاد ذهنيت مطلوب

    ·      اطمينان دسترسي به بازار در صورتيكه كشور ميزبان اصرار داشته باشد از منابع محلي استفاده شود

    ·      شركت با برقراري روابط عميق تر قادر خواهد بود محصولات خود را با محيط بازاريابي داخلي بهتر انطباق دهد .

      ·         وجود مخاطراتي همچون محدوديتهاي ارزي،كاهش نرخ برابري ارز،كاهش سطح تقاضاي بازار،تغييرات دولتها،تمليك،ملي شدن و. . .

    ·      سخت شدن هماهنگي در سبكهاي مديريتي بين سرمايه گذار خارجي و تيم مديريت محلي

 پس از بررسی استراتژیهای ورود به بازارهای بین المللی میتوان گفت هر شركت بسته به اهداف و منابع و امكانات موجود و از طرفی با درنظر گرفتن محیط و سایر مسائل مربوط به كسب و كار میتواند بمنظور گسترش فعالیت خود نسبت به انتخاب استراتژی مناسب جهت ورود به بازارهای بین المللی اقدام نماید .

لازم به ذكر است كه هرچه از استراتژیهای ابتدائی به سمت آخری پیش میرویم خط مشهای بعدی تعهد،مخاطره،كنترل و سود آوری بالقوه بیشتری را بدنبال دارند .

 

Back to top