مهارت های ضروری رهبری استراتژیک
“هرچه محیط غیرقابلپیشبینیتر باشد، فرصت ما بیشتر است بهشرط آنکه مهارتهای رهبری خود را افزایش دهیم”
یک رهبر استراتژیک که بااراده، مصمم و مقاوم در برابر مشکلات عمل میکند و میتواند واکنشهای هوشمندانهای از خود نشان دهد، به علت آن است که مهارتهای خاصی را فراگرفته است. این مقاله ۶ مهارت را شناسایی کرده است که اگر یک رهبر بر آنها تسلط داشته باشد میتواند در شرایط خاص نگرش استراتژیک داشته باشد و بهسوی اثربخشی حرکت کند. این مهارتها عبارت است از؛ پیشبینی، چالش، درک و تفسیر، تصمیمگیری، وفق پذیری و یادگیری.
پیش بینی کردن
بسیاری از سازمانها و رهبران آنها، در شرایط مبهمی که پیرامونشان ایجاد میشود، بسیار ضعیف عمل میکنند و موجب شکست خود یا سازمان خود در آینده میشوند. اما یک رهبر استراتژیک، بهطور مداوم هوشیاری خود را نسبت به محیط حفظ میکند و تواناییهای خود را همگام با پیشبینیهایی که از محیط پیرامون دارد، ارتقا میدهد. وی تلاش میکند تا اطلاعات گوناگون از منابع اطلاعاتی مختلف برای پیشبینی بهتر و دقیقتر جمعآوری کند (بهعنوانمثال هوشیار بودن نسبت به علائق مردم و پیشبینی نیاز بعدی آنها و یا پیشبینی و خلق یک بازار هدف جدید).
چالش
متفکران استراتژیک سوالاتی را برای وضع موجود طرح میکنند. آنها نظرات خود و دیگران را به چالش میکشانند و از نظرات متفاوت و مختلف استقبال میکنند. آنها زمانی به اقدام قاطعانه دست میزنند که نسبت به یک مسئله تفکر و بررسیهای لازم را انجام داده باشند و حتماً از زاویههای گوناگون نیز به آن نگاه کرده باشند. یک رهبر استراتژیک با روی گشوده نظرات متفاوت و حتی متضاد را دریافت میکند و برای حل مسائل جاری و گذشته راهکارهای مناسبتری ارائه میدهد. این مهارت نیازمند صبوری، شجاعت و یک ذهن باز است.
درک و تفسیر
رهبرانی که بهدرستی وضع موجود، نظرات خود و دیگران را به چالش میکشند، همواره با اطلاعات متفاوت و حتی متعارض روبرو میشوند. به همین خاطر رهبر استراتژیک، آن رهبری است که بتواند این حجم از اطلاعات را درک و تفسیر کند. رهبر استراتژیک بجای آنکه منتظر بماند تا اتفاق خاصی رخ بدهد، با ترکیب و تفسیر اطلاعات بهدستآمده، رخداد بعدی را پیشبینی میکند.
تصمیمگیری
در شرایط عدم اطمینان، تصمیم گیران ممکن است با یک سری اطلاعات ناقص تصمیم قاطع خود را بگیرند، اما رهبر استراتژیک اینگونه عمل نمیکند. آنها بر روی گزینهها و سناریوهای اولیه ی خود تمرکز میکنند و صرفاً بر روی یک تصمیم پافشاری نمیکنند. آنها تصمیم عجولانه و بدون تفکر نمیگیرند، بلکه آنها از یک فرآیند خاص و منظم پیروی میکنند تا میزان دشواری شرایط را تعدیل کنند و به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود دست یابند.
وفق پذیری
یک رهبر استراتژیک باید ماهرانه در جستجوی زمینههای مشترک و مشابه در بین سهامداران که نظرات و نگرشهای متفاوتی دارند، باشد. موفقیت در این زمینه به ارتباطات فعالانه، ایجاد بستر اعتمادسازی و عجین شدن افراد بستگی دارد.
یادگیری
رهبر استراتژیک کانون و مرکز ثقل یادگیری در یک سازمان است. این رهبران فرهنگ پرسشگری و جستجوگری را در سازمان ترویج میدهند. آنها همواره از شرایط موفق و حتی ناموفق به دنبال یادگیری هستند. آنها بر روی شکست خود یا گروهشان مطالعه میکنند تا بتوانند نکتههایی را که ازنظر آنها مخفی بوده را یافته و یاد بگیرند.
رهبر استراتژیک شدن به این معناست که فرد نقاط ضعف خود را در هر یک از این ۶ مهارت پیداکرده و برای رفع مشکلات و یا ارتقا آن همواره تلاش کند. توانایی بالا در یکی از این مهارتها نمیتواند ضعف مهارتهای دیگر را جبران کند، به همین خاطر بسیار مهم است که هر ۶ مهارت را بهبود داد.