خانه استراتژی


(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)
Most Hit

تعیین ویژگی اهداف بر اساس مدلSMART

ویژگی اهداف
 

هدف ها هر چه که باشند، چه بزرگ یا کوچک، چه کمی یا کیفی، چه ... باید دارای ویژگیهای زیر باشند:

1- مشخص و روشن (specific) باشند  ،  یعنی  کاملا  شفاف  وبدون ابهام بیان  شوند.
2- قابل اندازه گیری (measurable) باشند ، یعنی بتوان مقدار و اندازه وتناژ آنها را تعیین کرد.
3- قابل دستیابی (achievable) باشند ،  یعنی آنقدر  بزرگ نباشند که غیرممکن جلوه کنند و در حدود تواناییهای مالی و فیزیکی بنگاه باشند.
4- نتیجه گرا (result oriented) باشند ، یعنی  پس از برنامه ریزی واجرا واقعابتوان به نتیجه رسید ودر بین راه به هیچ وجه متوقف نشود .
5- بموقع ودارای زمان مشخص (timely) باشند ، یعنی  بتوان  آغاز و پایان آن را روی نمودار مشخص کرد و زمان بندی مراحل را مشخص نمود.

در ضمن:

 

1- هدف: هدف از تدوين اين استاندارد ، يكپارچه سازي تعاريف، مفاهيم، كاربرد و استفاده از مدل هدفگذاري SMART مي باشد.

2- محدوده اعتبار: اين استاندارد در سطح  گروه صنعتي ايران خودرو قابل استفاده مي باشد.

3- مفاهيم و علائم

3/1 تعريف و علائم: يكي از مدل هاي هدف گذاري،SMART  است . SMART بودن هدف ها مي تواند در بهتر به ثمر رسيدن آنها بسيار موثر باشد . SMART مخفف كلمات زير است:

معين  Specific

قابل اندازه گيری  Measurable

عملياتي-قابل دسترس(عملگرا) Action - oriented 

واقع بينانه  Realistic

به موقع (حاوي زمانبندی) Timely

توجه : هدف گذاري و بيان اهداف، از اركان اصلي در هر پروژه است. تقسيم بندي اهداف در پروژه ها معمولاً در قالب 1 - اهداف كلي و نهايي (Goals) و 2 - اهداف عيني و مياني (Objectives)  صورت مي گيرد.

اهداف كلی و نهايی (Goals)


· جهت گيري هاي بنيادي و فراگير سازمان را معين ميكند.

·; توجه به ارزش هايي دارند كه مي خواهيم به آنها دست يابيم.

·; خيلي قابل اندازه گيري نيستند.

·; فعاليت ها و اجزاء مختلف پروژه را سازمان ميدهند.

اهداف عينی و ميانی (Objectives)  


- بياني مشخص از اقداماتي هستند كه براي دستيابي به اهداف كلي و نهايي سازمان بايد انجام شود.

- زير بناي فعاليت ها در برنامه عملياتي را تشكيل ميدهند.

- به مديريت عالي سازمان امكان مي دهند كه در جريان رويدادها قرار گيرد.

- مبنايي براي ارزشيابي عملكرد ارائه ميدهند.

- نتايج اجراي پروژه را مشخص ميكنند.

3/2 نقاط قوت ابزار

- رفع ابهام از اهداف

- قابل مديريت نمودن اهداف بوسيله اندازه گيري كردن آنها

- بيان اهداف واقعي 

4- ضوابط

4/1 معيار ها : معيار هاي اهداف عيني و مياني، تحت عنوان SMART بودن مطرح مي شود . در زير تعاريف هريك از موارد بالا آورده شده است .

معين بودن (  Specific): 


به طور واضح و عيني بيان كننده تغييري مي باشد كه قرار است اتفاق افتد . هدف هاي معين شده همواره شانس بيشتري را نسبت به هدف هاي كلي براي انجام دارند . براي معين شدن هدف مي توان از پرسش هاي زير استفاده نمود ( اين سئولات به 6W معروف هستند ) :

چه كسي درگير است ؟    Who is involved?

چه چيزي را مي خواهم انجام دهم ؟ What do I want to accomplish?

اين هدف كجا انجام خواهد شد ؟   Where am I going to do this?

اين هدف كي رخ خواهد داد ؟   When will this occur?

كداميك از اجزاي هدف بحراني هستند ؟ Which parts of the goals are critical?

چرا مي خواهيم به اين اهداف برسيم ؟  Why do I want to accomplish those goals?

توجه :

·; حتي الامكان از بكار بردن افعال و ايده هاي انتزاعي ( يادگرفتن – فهميدن – احساس كردن ) پرهيز كنيد .

·; هميشه از فعلهاي ملموس و عيني استفاده كنيد  .

توجه : هنگامي كه اهداف مبهم است :

·; هميشه اعضاي گروه احساس موفقيت مي كند .

·; ممكن است مقادير پايين تر از استاندارد هم پذيرفته شود .

·; گروه انگيزه اي براي تلاش درجهت بدست آوردن  بالاترين كيفيت ها نخواهد داشت .

قابل اندازه گيري بودن ( Measurable) :


قابليت اندازه گيري، مهمترين معيار در هدف گذاري  است .

چرا؟

; كاري انجام خواهد شد كه اندازه گرفته شود.

; اگر نتوانيم نتايج را اندازه بگيريم نمي توانيم موفقيت را از شكست تميز دهيم.

; اگر نتوانيم موفقيت ها را شناسايي كنيم نميتوانيم به آنها پاداش دهيم.

; اگر نتوانيم به موفقيت پاداش دهيم احتمالاً به شكست پاداش خواهيم داد.

; اگر نتوانيم موفقيت را شناسايي كنيم نميتوانيم از آن بياموزيم.

; اگر نتوانيم شكست هاي خود را تشخيص دهيم هيچگاه نميتوانيم اشتباهاتمان را اصلاح كنيم.

; اگر نتوانيم موفقيت هاي خود را اثبات كنيم نميتوانيم حمايت ديگران را جلب كنيم.

براي تعيين اينكه هدفي قابل اندازه گيري است يا نه مي توان از سئولات زير كمك گرفت :

- چه مقدار ؟

- چه تعداد ؟

- با چه استانداردي مي توان معيار را اندازه گيري كرد ؟

نكته : قابل اندازه گيري بودن اين اجازه را مي دهد كه شما روند رسيدن به هدف را ببينيد و مورد تجزيه و تحليل قرار دهيد .

عملياني – قابل دسترس (عملگرا) (Action-oriented ):


نياز است استراتژي براي رسيدن به اهداف وجود داشته باشد . در ابتدا نياز نيست جزئيات كار مشخص شود ، داشتن يك برنامه كلي مي تواند ما را در جهت رسيدن به اهداف ياري نمايند .

توجه : اقداماتي را انجام دهيد كه مستقيما مي توانيد آنها را كنترل نماييد .

واقع بينانه بودن ( Realistic )


يعني هدف بايد قابل رسيدن ( قابل انجام ) ، مناسب و متناسب با توانمندي ها و استراتژيها ، اما چالش برانگيز باشد . يك هدف واقعي ، متناسب با خواستن و توانستن شما طراحي مي شود. اهداف بايد شما را در معرض امتحان قرار دهند و ايجاد انگيزش كنند  ،  براي ايجاد انگيزش مي توان از سئوال زير كمك گرفت:

- چرا مي خواهيم به هدف دست يابيم ؟.

 براي فهميدن اينكه آيا هدف هاي تعيين شده واقع بينانه هستند يا نه ،  مي توان پرسيد :

- آيا چيزي مشابه آن هدف ها را در گذشته انجام داده ايم ؟

- يا اينكه از خود بپرسيم چه شرايطي براي انجام اين هدف ها وجود دارند ؟ 

 

محدود به زمان – حاوي زمانبندي ( Timely )


قرار دادن مهلت زماني براي فعاليتهايي كه الزاما واقع بينانه ، قابل دسترسي و قابل اندازه گيري باشند . محدود به زمان يعني توسعه دادن و پرورش دادن چارچوب هاي زماني كه به شما اجازه مي دهند كه به همان خوبي كه هدفها زمان بندي شده اند ، به اهداف برسيد . اين كار با نگاه به اهداف بلند مدت و حركت به سمت عقب تا اينكه هر هدف كوچكتر به سمت هدف بزرگتر حركت كند ، انجام مي گيرد . بدون تعيين محدوديت زماني ( نقطه هدف ) ضرورتي براي انجام هدف احساس نمي شود .

توجه : براي كمك به SMART شدن اهداف مي توان به ايده هاي زير توجه كرد :

·; اهداف خود را به ديگران بگوييد تا آنها شما را در رسيدن به اهدافتان كمك كنند .

·; تيم هاي مطالعه با اهداف مشترك را تشكيل بدهيد تا شما را در رسيدن به هدف هايتان كمك كنند .

·; به گذشته توجه كنيد و ببينيد چه مسيري را براي رسيدن به اينجا طي كرده ايد و موفقيت هاي خود را جشن بگيريد .

توجه : بهترين اهداف در مدل SMART، آنهايي هستند كه متمركز ، معين و در بازه هاي كوتاه مدت هستند .

مثال 1:

هدف كلي : دانشجويي قصد دارد كه در امتحاني كه در درس رياضي برگزار مي شود موفق شود. اما همانطور كه مشخص است هدف اوSMART نيست. حال با استفاده از تعاريف زير هدف او را SMART مي كنيم :

·;معين بودن : تصميم يك دانشجو براي موفقيت در امتحان رياضي 20 روز بعد براي نشان دادن اينكه او مي تواند از رده دانشجويان ضعيف فاصله گرفته و جزء بهترين هاي كلاس رياضي باشد .

·;قابل اندازه گيري بودن : اين دانشجو سعي دارد كه از 100 نمره امتحان حداقل 70 نمره كسب كند .

·;عملياتب – قابل دسترس: براي رسيدن به اين هدف ، بايد روزانه حداقل 2 ساعت مطالعه رياضي داشته باشد .

·;واقع بينانه بودن : اگر اين دانشجو در اولين هدف گذاري اش مستقيما به سراغ نمره 100 مي رفت، هدفش واقع بينانه نبود ، چرا كه او دانشجوي ضعيفي است و براي او رسيدن به اين هدف اگر غير ممكن نباشد بسيار مشكل است .

·;محدود به زمان-حاوي زمانبندي: اين دانشجو تصميم دارد كه اين نمره را در امتحان 20 روز بعد كسب كند ، بنابراين براي تحقق اين هدف 20 روز ديگر فرصت دارد .

 

Back to top