تهیه طرح تجاری برای استارت آپ ها
نوشتن طرح کسب و کار Business plan برای استارت آپ ها به معنی رسم نقشه برای رسیدن به هدف است. برای رسیدن به هر هدفی داشتن یک نقشه که گام های ما برای رسیدن به هدف نهایی را مشخص کند بسیار ضروری است.
استارت آپ ها یا کسب وکارهای نوآور با هدف کاهش هزینه ها، کسب و کاری را آغاز می کنند. هدف استارت آپ های این است که با کم کردن هزینه تولید کالایی با کیفیتی بالا و با هزینه پایین تولید کنند. یا اینکه خدماتی را با قیمت کمتر و کیفیت بهتر ارائه دهند.
مثال: دیروز در اخبار بین المللی یک پزشک هندی را معرفی کردند. که دستگاه تنفس مصنوعی اتوماتیک به قیمت یک و نیم دلار تولید کرده بود. دستگاه مشابه خارجی آن در هند چند صد هزار دلار قیمت داشت. با این اختراع کشور هند از مرگ 75% کودکان مبتلا به ذات الریه جلوگیری کرده است.
این مثال یک مثال خیلی خوب از یک استارت آپ است. این دستگاه با ساده کردن تکنولوژی امکان خرید را برای تمام بیمارستان های هند فراهم کرده است.
طرح کسب و کا،ربا ایجاد راهکار و مسیرر حرکت برای کلیه کارکنان یک کسب و کار استارت آپی به افزایش همآهنگی در بین آنها می انجامد. همچنین طرح کسب و کار به ساده تر شدن جذب سرمایه گذاران جدید کمک می کند. ایده های استارت آپی تا زمانی که به یک نقشه و یا طرح تبدیل نشوند، عملا چندان قابل اتکا و سرمایه گذاری نیستند.
اصولا در طرح های کسب و کاری که برای استارت آپ ها نگاشته میشوند. مواردی مانند: منابع مالی و نحوه تامین آنها، ایده اصلی نحوه تولید کالا و یا ارائه خدمات، نحوه سود دهی در هنگام عرضه کالا و خدمات ارائه شده و پیش بینی میزان توسعه کسب و کار نگاشته میشود. مسیر حرکت شرکت از نقطه شروع تا نقطه هدف گذاری شده در طرح کسب و کار مشخص میشود و اصولا فاز بندی هایی برای آن در نظر می گیرند.
صرف ایجاد یک فروشگاه و یا شرکت به معنی تاسیس یک استاراپ نیست. استارت آپ باید ایده جدیدی داشته باشد. مثال شرکت اسنپ خدمات کرایه اتومبیل از طریق اپلیکیشن موبایل را ارائه میدهد. خیلی قبل تر از اسنپ سازمان تاکسی رانی طرحی بعنوان تاکسی بیسیم را در اکثر نقاط ایران اجرا کرد که خدمات تاکسی دربست را به یک شماره تلفن سه رقمی ارائه میداد.
اگر دقت کنید اسنپ به این سیستم دو مزیت دارد: یک توسط اپلیکیشن و ایننترنت کار می کند و دوم از یک طرح غربی کپی شده است. اصولا یکی از روش های موفقیت یک ایده نوین در کشورهای درحال توسعه آسیای میانه کپی کردن ایده های خارجی است. این امر به حدی شدت دارد که بسیاری از تکنولوژی های داخلی به نام تکنولوژی خارجی معرفی میشوند که امکان فروش داشته باشند.
تهیه طرح تجاری برای استارت آپ ها
بعد از توضیحات بالا بهتر است به اصل موضوع، یعنی نوشتن یک طرح کسب و کار برای استارت آپ ها به پردازیم. برای نوشتن یک طرح استارت آپ از گام های زیر پیروی کنید.
1- بازار سنجی برای کالا و محصولات تولید شده و یا خدمات ارائه شده
اصولا همه ما گمان می کنیم که ایده هایی که داریم خیلی ناب هستند. اما با جستجو اغلب با ایده هایی مواجه میشویم که بسیار از ایده ما بهتر و خلاقانه تر هستند و در حال حاظر هم در بازار هدف ما در حال ارائه محصول می باشند. بنابراین قبل از هر کاری باید بازار را برای میزان استقبال احتمالی از کالا و یا خدمات تولید شده در شرکت خود بررسی کنیم. بررسی کالا های رقیب ویژگی های بازر آنها و قیمت آنها، همچنین بررسی شرکت های رقیب و میزان قدرت رقابت آنها، موجب می شود که بتوانیم برای شرایط مختلف بازار برنامه ریزی کنیم.
اگر شما قصد دارید در ایران برای یک کسب و کار استارتاپی، طرح و برنامه کسب و کار تهیه کنید. بهتر است این نکته را به خاطر داشته باشید که قوانین ایران چندان برای مواردی مانند ارزان فروشی راه کاری ندارند. بنابراین باید احتمال فروش کالا و خدمات توسط رقبایتان به قیمتی حتی زیر قیمت خرید کالای اولیه را پیش بینی کنید. این مشکل بسیاری از کسب و کارهای نوپا در ایران را دچار مخاطره کرده است.
2- تعیین کنید که استارت آپ شما چه مشکلی را حل می کند
با توجه به بازار موجود باید تعیین کنید که آیا استارت آپ شما میتواند مشکلی را که دیگران نتوانسته اند حل کنند، را برطرف کند یا خیر. این مسئله در ایران یک معضل واقعی است. بیشتر استارت آپ ها در ایران صرفا برای کپی کردن یک استارت آپ موفق ایجاد میشوند و هیچ ایده جدیدی ندارند. مثلا شما چندین نمونه کپی از اسنپ در ایران می بینید. اما کدامیک از آنها برای خانم ها سرویس مجزا در نظر گرفته است. و یا اعزام در ساعات و شرایط اضطراری جزء خدمات کدامیک میباشد.؟ هیچ کدام! آنها صرفا یک ایده موفق را کپی کرده اند و نمیخواهند برای حل مشکلات به خود زحمت فکر کردن بدهند. کپی کردن یک ایده موفق بدون تغییر در جزئیات آن را نمی توان یک استارتاپ نامید.
3-هدف خود را از اجرای استارت آپ مشخص کنید.
نهایت موفقیت استارتاپ شما در کجاست. موفقیت مالی و غیر مالی را در طرح خود ثبت کنید. در بسیاری موارد موفقیت های غیر مالی یک طرح بسیار با ارزشتر از موفقیت های مالی آن است. مثال شرکت پپسی در آفریقای جنوبی طرحی را به یک شرکت تازه تاسیس سپرد که دستگاهی برای تامین آب سالم بسازد. پس از ساخت این دستگاه شرکت سازنده یک سال تمام بصورت رایگان در حال آموزش به مردم بود که چگونه آب سالم دریافتی را سالم نگه دارند. هدف آنها افزایش سلامت جامعه بوده است. هدف استارتاپ شما چیست؟ ثروت بیشتر! خدمات بهتر! و یا.... همه این موارد را در طرح خود باید با جزئیات ثبت کنید.
4- مشخص کردن پنانسیل های رقابتی
اگر طرح و ایده شما را به یک شرکت چینی بدهیم. آیا آنها میتوانند با قیمت کمتری کالا و خدماتی با همان کیفیت ایجاد کنند اگر این چنین است بجای هزینه کرایه دفتر و استخدام کارمند. ایده خود را در چین اجرا و محصول نهایی را به ایران وارد کنید. اگر شما این محاسبات را انجام ندهید روزی یکی از رقبایتان آن را انجام میدهد و شما را به زمین میزند. در تجارت قانون عرضه و تقاضا حاکم است و نه قوانین اخلاقی و انسانی، بنابراین برای قوانین اقتصادی تفکر اقتصادی باید داشت و برنامه اقتصادی باید تنظیم کرد.
نکته : در هنگامی که پتانسیل کالای خود را بررسی می کنید به ویژگی های منطقه ای توجه داشته باشید. مثال: یکی از مشتریان ما که در زمینه ماهیان تزئینی فعالیت داشت هزینه بسیار بالایی برای سفارش و خرید آکواریم های برکه ای از چین انجام داده بود. اما این آکواریم ها با فرهنگ ایرانی سازگار نبودند و استقبالی از آنها نشد. این مسئله باید قبل از وارد کردن آکواریم ها بررسی و تحلیل میشد.
5- شرحی بر نحوه تولید، توزیع و خدمات پس از فروش داشته باشید
در طرح کسب و کار خود باید بصورت مشروح مراحل تولید کالا از محل و قیمت خرید کالای اولیه، شرکت های جایگزین در صورت بروز مشکل با تولید کننده اصلی، شبکه های توزیع کالای تولید شده و نحوه ارائه کالا در تبیلیغات و نحوه ارائه خدمات پس از فروش را مشخص کنید.
نکته : مدت خدمات پس از فروش بر اساس میزان استهلاک سالانه و ضرایب آن تعیین تکلیف می گردد.
6- وظایف سازمانی را مشخص کنید
افرادی که در یک شرکت استارتاپی کار می کنند باید بدانند که وظایف آنها چیست و چگونه باید آن را انجام دهند. تهیه لیست وظایف سازمانی برای هر فرد ضمن آن که مدیریت مجموعه را ساده تر می کند. منجربه کاهش تنش های احتمالی بدلیل همپوشانی وظایف بین دو نفر میشود.
7- محل های کسب سرمایه را مشخص کنید
فروش کالا، سرمایه گذار، وام بانکی، سهام شرکت ها، سرمایه گذاری خارجی، خرید طلا، سکه، دلار و سایر ارزهای خارجی، تبدیل کردن سرمایه شرکت به ملک و خودرو به جهت حفظ ارزش آن را برنامه ریزی کنید.
تفاوت طرح تجاری و طرح توجیحی
یک مطالعه امکانسنجی(FS) با طرح کسب و کار(BP) تفاوت فراوانی دارد. این دو مبحث نقشهای کاملا متفاوتی را ایفا میکنند که اکثرا افراد تفاوت نقشهای این دو را در نظر نمیگیرند. مطالعات امکانسنجی به کار بررسی( کاملا شبیه به سفر اکتشافی است.) سناریوها میپردازد. این مطالعات در پی یافتن پاسخ این سوال هستند که " آیا این فعالیت تجاری توجیه پذیر است ؟". این در حالی است که طرحهای کسب و کار به کار برنامهریزی میپردازند. یک طرح کسب و کار اقداماتی را در چارچوب تبدیل کردن ایده های تجاری به فعالیتهای تجاری تعریف مینماید.
مطالعات امکانسنجی به مطالعه و تجزیه و تحلیل تعدادی گزینه و روش رسیدن به کسب و کار موفق میپردازد. مطالعه امکان سنجی کمک می نماید تا دامنه انتخاب بهترین کسب و کار از بین سناریوها را دقیقتر (کوچکتر) شود. نتایج حاصل از مطالعات امکان سنجی و تصمیمات حاصل از آن پایهای برای یک طرح کسب و کار است.مطالعه امکانسنجی قبل از طرح کسب و کار انجام میشود. پس از اینکه یک طرح تجاری امکانپذیریاش مشخص گردید، یک طرح کسب و کار آماده می نمایند. در واقع پس از این که مشخص میگردد یک طرح امکانپذیر است، یک طرح کسب و کار آماده می نمایند تا یک "نقشه راه" از چگونگی ایجاد و توسعه کسب و کار را فراهم میکنند. طرح کسب و کار در واقع یک "برنامه اجرا" برای پیاده سازی پروژه ارائه مینماید.