خانه استراتژی


(زمان خواندن: 11 - 21 دقیقه)
Most Hit

انواع سیستم های هزینه یابی در حسابداری مدیریت استراتژیک

 انواع سیستم های هزینه یابی

در موسسات انتفاعی انجام تولید و ارائه خدمات مستلزم صرف هزینه های ثابت و متغیر است ، اینکه تولید کالاها و خدمات به چه قیمتی صورت گیرد ، پاسخ به آن نیازمند شناخت سیستم های هزینه یابی است .

حسابداران مدیریت مسئولند تا جائی ممکن است روش ها و ابزارهای مدیریت هزینه را شناسائی و به کارگیری نمایند . این تکنیک ها شامل هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، هزینه یابی هدف ، هزینه یابی چرخه حیات ، هزینه یابی معکوس ، هزینه یابی کیفیت و... می باشد که می توانند راه گشای مشکلات درونی و بیرونی سازمان باشد . این امر مستلزم استقرار و بهره برداری از سیستم مدیریت هزینه است که دستیابی به ابزارها و تکنیک های جدید را میسر می کند . هدف اصلی از ایجاد سیستم مدیریت هزینه ، کاهش بهای تمام شده محصولات و خدمات برای کمک به سودآوری می باشد . مدیریت هزینه به مفهوم جدید خود عبارتست از به کارگیری مناسب منابع و امکانات سازمان در جهت ارزش آفرینی برای مشتری . در واقع مدیریت هزینه در کل به مجموعه اقداماتی گفته می شود که مدیران ضمن انجام کوشش های مستمر در جهت کنترل و کاهش هزینه ها به منظور جلب رضایت مشتریان به عمل می آورند . 

حضور اقتصادی در این عرصه به در اختیار داشتن اطلاعات دقیق ،مربوط و قابل اعتماد بستگی مستقیم دارد. اطلاعات بهای تمام شده به عنوان اقلام مهم نقش با اهمیت در تصمیم گیری مدیران در این حوزه دارد،که انتظار می رود ویژگی های کیفی با اهمیتی نظیر دقیق بودن ، مربوط بودن و قابل اعتماد بودن را داشته باشد.تهیه و تدارک اطلاعات بهای تمام شده با ویژگی مذکور ، به روش های نوین نیاز دارد تا ضمن فراهم نمودن اطلاعات مورد نیاز مدیریت ، عوامل تغییر بهای تمام شده را نیز گزارش کند. به عبارتی دو منظر دقت در محاسبات بهای تمام شده (گذشته نگر) و مدیریت بهای تمـــام شده(آینده نگر) را تــواما مورد توجه قرار دهد.

توجه به این موضوع اهمیت زیادی دارد که ارزش و ارزش آفرینـی امری تصادفی نبوده و نخواهد بود. بلکه امری منطقی ،قانون مند و منظم، بر پایه اتخاذ تصمیمات کارآمد واثر بخش با صرفه ی اقتصــادی از طریـق اعمال مدیریت صحیح و به کارگیری منابع و برنامه ریزی اسـت کــه از جمله ی آنها ، اعمال مدیریت بر هزینه با بهره گیری از روش های نوین می بـاشد، که در این فرآیند شناخت هزینه (معلول) در فرآیند علت وقوع هزینه تواما ضروری است.

 

انواع سیستمهای هزینه یابی

فرآیند تعیین بهای تمام شده کالا یا خدمات را هزینه یابی می گویند.

انواع سیتم های هزینه یابی عبارتند از:

  • هزینه یابی سنتی
  • هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) Activity Based Costing
  • هزینه یابی بر مبنای هدف Targrt Costing
  • هزینه یابی بر مبنای حجم تولید
  • هزینه یابی چرخه زندگی محصول Product Life Cycle costing


سیستم های هزینه یابی سنتی و نارسایی آنها

مطابق با شیوه هزینه یابی سنتی ، پس از مشخص شدن و محاسبه هزینه ها و بر اساس سود مورد انتظار، قیمت فروش محصول تعیین خواهد شد. روند شكل گیری محصول براساس دیدگاه هزینه یابی سنتی به صورت زیر است:
نیازمندی های محصول شناسایی می شود.
محصول طراحی می گردد.
هزینه های محصول تخمین زده می شود.
تجزیه و تحلیل ساخت / خرید انجام می شود.
هزینه های تامین كننده برآورده می شود.
هزینه ها ارزیابی می شود.
تولید محصول صورت می پذیرد.
هزینه ها به صورت دوره ای كاهش می یابد.

در اواخر دهه ۸۰ تعدادی از صاحب نظران حسابداری و مدیریت به مدیران سازمان ها به خاطر استفاده و به کارگیری از سیستم های حسابداری سنتی ایرادات زیادی گرفتند ، مشکل و انتقاد اصلی صاحبنظران این بود که هزینه ها یی که توسط سیستم هزینه یابی سنتی ارائه می شود، اطلاعت دقیقی را در مورد بهای تمام شده خدمات و محصولات در اختیار تصمیم گیرندگان قرار نمی دهد و حتی با ارائه ی اطلاعات غلط باعث گمراهی مدیران در تصمیم گیری ها می گردد.از دیدگاه کلی مهم ترین نارسایی ، سیستم های سنتی به شرح زیر است:

 

مهم ترین نارسایی های سیستم های هزینه یابی سنتی

۱- عدم توانایی در ارائه ی اطلاعات بهای تمام شده، خصوصا در سازمان هایی که خدمات متنوع و گوناگونی

را به مشتریان ارائه می کنند.

۲- عدم تفکیک حوزه هزینه های غیر مشابه

۳-استفاده از مبنای مشترک و واحد برای تخصیص هزینه ها

۴- عدم تهیه اطلاعات دقیق در مورد بهای تمام شده و سایر اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیری

۵- سیستم سنتی مزایای به دست آمده از دگرگونی فرآیندها و بهبود در روش ها را به عنوان صرفه جویی در

نیروی کار به حساب می آورد، بنابراین بهبود عملکردها را در فرآیند های عملیاتی را نشان نمی دهند.

۶-سیستم های هزینه یابی سنتی ، اطلاعات واقعی را از فرآیند عملیات و هزینه ها نشان نمی دهند.

علاوه بر نارسایی سیستم های سنتی ، رشد رقابت و پیچیده شدن تکنولوژی نیاز به کارگیری و استفاده از روش های جدید هزینه یابی را تشدید نموده است، چون سازمان ها برای قیمت گذاری محصولات و خدمات ، اتخاذ تصمیمات استراتژیک و … نیاز به دسترسی به اطلاعات صحیح در مورد هزینه ها دارند. بدیهی است که سیستم های سنتی به دلیل ماهیت خود در این زمینه کارا نمی باشند.

 

هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) Activity Based Costing

هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، با تمرکز بر فعالیت به عنوان ابزاری برای دستیابی به رشد بلند مدت از طریق محاسبه و گزارش بهای تمام شده دقیق و مربوط به طور مستمر، در خط مقدم رقابت در برآورده نمودن بهتر و سریع تر خواسته های مشتریان نسبت به سایر رقبا به کار می رود. این روش ، از جمله روش های نوین هزینه یابی است که با ارائه اطلاعات بهای تمام شده دقیق از یک طرف و شناسایی فعالیت دارای ارزش از فعالیت فاقد ارزش از طرف دیگر در فرآیند مدیریت هزینه کارآمدی دارد.

روش هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ، در محیط تجاری در حال تغییر و پویا که مشخصه هایی نظیر رقابت ،تغییر ات فناوری و نیازهای مشتریان و ذینفعان از ویژگی های آن است، به عنوان یک ضرورت معرفی و توسعه یافته است،به طوری که روش های سنتی هزینه یابی از توانایی کارآمد و اثربخش و انتظارات پویای مدیران برخوردار نبوده و دارای نارسایی های قابل توجه است. این امر بر اهمیت توجه به هزینه یابی بر مبنای فعالیت افزوده است.

 

تاریخچه سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت

با توجه به تغییرات شگرفی که در زمینه تکنولوژی و ارائه روش ها و دیدگاههای جدید از اوایل دهه ی هشتاد ایجاد گردید، سازمان ها به این نتیجه رسیدند که برای ادامه حیات خویش و ارائه خدمات برتر به مشتریان باید شیوه ها و فرآیندهای خود را بهبود بخشند و برای بقاء در بازار ضمن افزایش مستمر کیفیت هزینه ها را به نحو قابل قبولی پایین آورند، البته رشد سریع تکنولوژی در ابعاد مختلف این امکان را تا حدی برای آن ها فراهم می آورد ، اما علاوه بر این ، این سازمان ها می بایست در روش های حسابداری و مدیریتی خویش تجدید نظر کنند، چوان اتکا به روش و تکنیک های سنتی دیگر نمی توانست نیازهای امروزی آنان را برآورده کند.

این نیاز مبرم از یک طرف و رشد و دیدگاه های جدید در زمینه ی حسابداری مدیریت از طرف دیگر ،باعث ایجاد تحول در ارائه روش های نوین محاسبه بهای تمام شده گردید.تفکر ایجاد ارتباط بین هزینه ها و فعالیت ها در اواخر دهه ۱۹۶۰ و آوریل ۱۹۷۰ ایجاد گردید.در این میان کوپر و کاپلان نسبت به دیگران تاثیر بسزایی در انعکاس نارسایی های سیستم حسابداری مدیریت داشتند.

.این نویسندگان معتقد بودند که استفاده از سیستم های سنتی نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست، بلکه استفاده از اطلاعات آنها سبب گمراهی و عدم تصمیم گیری صحیح می شود.این نارسایی ها و افزایش رقابت جهانی ، که به امر دسترسی به اطلاعات سریع و به موقع اهمیت زیادی بخشیده است ، منجر به پیدایش شیوه جدیدی برای هزینه یابی موسوم به ((هزینه یابی بر مبنای فعالیت )) گردید.واژه هزینه یابی بر مبنای فعالیت که بعد ها به سیستم ABC تکامل یافت اولین بار توسط کوپر وکاپلن برای تخصیص هزینه فعالیت های محصولات به کار گرفته شد آثار برخی نویسندگان از جمله سالو منز و استاباس ارائه شده است.

سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی است که می تواند به طور مجزا و یا همراه با سیستم های موجود هزینه یابی در جهت فراهم کردن اطلاعات مناسب در تصمیم گیری ها استفاده شود. یکی از ویژگی های مهم ABC که آن را از سیستم سنتی متمایز می سازد،توجه به پدیده های نوین عملیاتی اثرات تکنولوژی حاکم بر وضعیت موجود است و تا حد ممکن به کارگیری روش های مناسب ، این اثرات را بطور کمی جذب خدمات ارائه شده می کند.

سیستم ABC در مقایسه با سیستم های هزینه یابی سنتی به دلیل استفاده از مبنای متفاوت ، به راحتی قادر به محاسبه و سنجش تاثیر روش های نوین در محاسبه بهای تمام شده خدمات می باشد.علاوه بر این سیستم ABC ، فلسفه ی نوین مدیران را بطور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند.فلسفه ی نوین مدیران ، جلب رضایت هر چه بیشتر مشتریان و رقابت با سایر سازمان ها در سطح بین المللی است.
برخلاف روش های هزینه یابی ،در سیستم های خدماتی پیچیده معمول نیز کاربرد دارد.

 

مراحل هزینه یابی بر مبنای فعالیت

تعریف فعالیت ها و هزینه آنان
تعیین عوامل به وجود آورنده هزینه ها و محرک هزینه ها
محاسبه نرخ عامل به وجود آورنده هزینه
فراهم نمودن نرخ عامل هزینه برای محاسبه ی هزینه محصولات یا خدمات
تعریف فعالیت ها و هزینه های آنان
در تولید و تجارت هر علمی که به منظور تولید، توزیع و ارائه خدمات انجام می شود و ماهیت تکراری در انجام وظایف فوق داشته باشد، فعالیت یا کار نامیده می شود. به عبارت دیگر مجموعه اقدامات انجام شده ، فعالیت تعریف می شود.
در انتخاب محرک های هزینه مناسب سه عامل حائز اهمیت است:

۱- میزان همبستگی

۲-هزینه اندازه گیری

۳-آثار رفتاری

 

کارکردهای هزینه یابی بر مبنای فعالیت

 

به طور کلی کارکردهای ABC عبارتند از :

۱- فراهم نمودن اطلاعات لازم جهت اتخاذ تصمیمات ((ایجاد ارزش)) برای مدیران.

۲-فراهم نمودن اطلاعات لازم جهت هزینه یابی و قیمت گذاری.

۳-هزینه یابی بر مبنای فعالیت به بیان ناکارآمدی های سیستم حسابداری هزینه یابی سنتی می پردازد.

۴-تخصیص بهینه منابع را فراهم می کند.

۵- ABC هزینه ( قیمت تمام شده) یک محصول (یا خدمت یا مشتری ) را از طریق تحلیل هر فعالیتی که جهت تولید آن نیاز است فراهم می کند.

۶- اعمال مدیریت هزینه مبتنی بر اطلاعات مربوط ، دقیق و قابل اعتماد را فراهم می کند.

۷- ABC جهت تعیین تمامی فعالیت ها (مستقیم یا غیر مستقیم) و تخصیص دقیق تر هزینه های مرتبط با آن فعالیت ها به کار برده می شود.

 

محدویت های هزینه یابی بر مبنای فعالیت

رابطه یک طرفه بین حجم فعالیت و هزینه ها

چشم پوشی از امکان وجود هزینه ها و تولیدات مشترک

نادیده گرفتن ظرفیت (اضافی/منابع کمیاب) و میزان سودمندی منابع

مزایای مستقیم هزینه یابی بر مبنای فعالیت

۱-بهبود مستقیم هزینه یابی و تخصیص هزینه های شرکت به شکل مطلوب تر

۲-تعیین بهای تمام شده وقیمت گذاری محصولات به صورت منطقی تر و دقیق تر .

۳-کنترل عملیات شرکت و برنامه ریزی کارا در آینده.

۴- کمک به تصمیم گیر کاراتر ، صحیح تر و دقیق تر مدیریتی

۵-ارزیابی صحیح تری از عملیات مالی مدیران و بهبود عملکرد را به همراه دارد.

۶-فعالیت های هزینه زا و فاقد ارزش را شناسایی می کند.

۸- موجب تغییر نگرش مدیران نسبت به بسیاری از هزینه های سربار می شود.

۷- امکان کنترل هزینه ها را به گونه های مطلوب فراهم می آورد.

۹- شرایط لازم جهت مدیران فروش و بازاریابی جهت افزایش سهم بازار را فراهم می کند.

۱۰-حاشیه ی فروش را توجیه می کند و رقابت رت تسهیل می بخشد.

۱۱- تصمیم گیری در خصوص تولید یا توقف محصول را فراهم می سازد.

۱۲- مفهوم بازاریابی مبتنی بر مشتری را عملی می سازد.

۱۳-تعیین هزینه خدمات مشتریان را عملی می نماید.

۱۴- GAAP کارکرد اصول و فروض حسابداری را منطقی تر می نماید.

۱۵- فرآیند کسب سود بیشتر را تسهیل می بخشد.

 

هزینه یابی بر مبنای هدف Target Costing

یک روش طرح ریزی است که در اجرای آن مدیریت هزینه نقش عمد ه ای ایفا می کند .شرکت بر مبنای هزینه یابی بر مبنای هدف محصولی را طرح ریزی می کند تا به سود مورد نظر دست یابد و این در حالی است که می کوشد انتظارات را از نظر کیفیت محصول و ویژگی های محصول را برآورد.در سراسر فرآیند طرح ریزی ، تولید و فروش و ارائه خدمات بین هزینه ها و ویژگی ها و کیفیت محصول نوعی توازن برقرارکند ولی طرح ریزی بیش از بقیه بر مدیریت هزینه اثر می گذارد.

هزینه یابی بر مبنای هدف روشی است که شرکت می کوشد بدان وسیله محصولاتی با کیفیت بالا ویژگی مطلوب و قیمت رقابتی به بازار عرضه کنداز سوی دیگر هزینه های مربوط به محصول مانند ارائه خدمات پس از فروش هم مورد توجه قرار می گیرد
در هزینه یابی بر مبنای هدف بر فرآیند طرح تاکیدی زیادی می شود ، شرکت می کوشد کیفیت محصول را بالا ببرد و هزینه ها را کاهش دهد. هزینه یابی بر مبنای هدف روشی است که بر مبنای آن می توان بین ((کارکرد محصول)) و ((هزینه ها)) یک توازن خوب را انجام داد. در هزینه یابی بر مبنای هدف شرکت ها با تعیین جایگاه اولیه محصول و توجه کردن به هزینه های قبل از تولید (در چرخه محصول)) می توانند کل هزینه ها را کاهش دهند.

برای مطالعه بیشتر در زمینه هزینه یابی بر مبنای هدف میتوانید بر روی این لینک کلیک کنید.

 

چرخه زندگی یک قلم کالا یا خدمات بر مبنای هزینه یابی بر مبنای هدف

تحقیق و توسعه
طرح ریزی
ساخت
بازاریابی و توزیع
خدمات پس از فروش
در اجرای روش هزینه یابی بر مبنای هدف باید ۵ گام زیر را برداشت:
۱-تعیین قیمت محصول با توجه به قیمت بازار

۲- تعیین سود مورد نظر

۳-محاسبه هزینه مورد نظر به قیمت بازار منهای سود مورد نظر

۴-استفاده از مهندسی ارزشی برای شناسایی راههایی جهت کاهش دادن هزینه ها( بهای تمام شده محصول)

۵- استفاده از روش کایزن و کنترل عملیاتی برای کاهش دادن هزینه ها

 

مهندسی ارزش

در هزینه یابی بر مبنای هدف با استفاده از مهندسی ارزش در صدد بر می آیند با تجزیه وتحلیل نوع مصالحه یا بده و بستانی که باید بین انواع کارکردهای مختلف محصول (گونه های مختلف محصول ) و کل هزینه ها یا بهای تمام شده محصول انجام شود ، هزینه یا بهای تمام شده محصول را کاهش دهند. در مهندسی ارزش نخستین گام مهم این است که هنگام طرح ریزی محصول جدید یا تجدید نظر در محصول پیشین مهندسی ارزش انجام شود. در تجزیه و تحلیل مصرف کنند گان می توان سلیقه ها یا اولویت های اصلی مورد نظر مصرف کنندگان را ( تعیین کننده نوع کارکرد مطلوب محصول جدید می شود ) مشخص نمود.نوع مهندسی ارزش که در شرکت مورد استفاده قرار می گیرد به جنبه های کارکرد محصول بستگی دارد.

 

هزینه یابی بر مبنای هدف و کایزن

کایزن یا بهبود مستمر پنجمین گامی است که در هزینه یابی بر مبنای هدف برمی دارند و بر عملیات کنترل های لازم اعمال می شود.تا باز هم هزینه ها کاهش یابد.کایزن را در هرمرحله از تولید مورد توجه قرار می دهند یعنی زمانی که اثر مهندسی ارزش و اصلاح طرح مورد توجه باشد.نقش این شیوه عمل در کاهش دادن هزینه ها این است که مدیر می تواند در این مرحله از روش های نوین تولید استفاده نماید(مانند سیستم تولید انعطاف پذیر) و از روش های نوین مدیریت مانند کنترل عملیات و مدیریت کیفیت کامل و تئوری گلوگاه استفاده نماید. و بدین وسیله باز هم هزینه ها با به میزان بیشتری کاهش یابد

مقصود از کایزن بهبود دائمی و مستمر است ، یعنی جست و جو دائمی برای یافتن راه های جدیدی جهت کاهش دادن هزینه های فرآیند تولید یک محصول که دارای طرح و کارکرد مشخص است.مانند شرکت تویوتا.

 

هزینه یابی بر مبنای حجم تولید

n برای برخی از شرکت ها هزینه یابی بر مبنای حجم تولید می تواند یک استراتژی مناسب باشد . معمولا مناسب مواردی است که هزینه های مستقیم بخش عمده ی هزینه های کالا یا خدمات را تشکیل می دهند.و فعالیت های پشتیبان برای تولید کالا یا خدمت به صورت نسبی اندک و در مورد همه خط های محصول همانند باشند. مانند تولید کالایی که دارای خط های تولید بسیار همگن است مانند شرکت تولید کاغذ یا شرکت تولید فرآورده های کشاورززی. معمولا برای سازمان های خدماتی (موسسه های حقوقی) و حسابداری که هزینه دستمزد نیروهای ستادی بیشترین بخش هزینه موسسه را تشکیل می دهد می توان هزینه دستمزد را به طور مستقیم در مورد صاحب کار (موضوع هزینه ) مشخص کرد.

 

تئوری گلوگاه

روش عمده ای است که بدان وسیله بر سرعت تولید و ارائه کالا یا محصول در بازار می افزاید.تئوری گلوگاه با این هدف ارائه شد تا به مدیران کمک شود زمان چرخه و هزینه های عملیاتی را کاهش دهند. پیش از ارائه تئوری گلوگاه اغلب مدیران بیشتر نیرو تلاش خود را صرف بالا بردن کارایی و سرعت مربوط به فرآیند تولید می کردند.و توجه زیادی به فعالیت هایی نمی نمودند که به صورت مانع بر سر راه فعالیت ها قرار داشتند (یعنی گلوگاهها) گلوگاه ها فعالیت هایی هستند که موجب کند شدن آهنگ زمان در کل چرخه زندگی محصول می شوند.

 

هزینه یابی چرخه عمر محصول Product Life Cycle Costing

اصولا هزینه های کالاها و خدمات را برای دوره های نسبتا کوتاه مدت ، مانند یک ماه یا یک سال محاسبه و گزارش می کنند. در هزینه یابی بر مبنای چرخه زندگی محصول یک دیدگاه بلند مدت تر ارائه می شود زیرا آن شامل کل هزینه چرخه زندگی کالا یا خدمت می گردد. برای مطالعه بیشتر در خصوص سیستم هزینه یابی چرخه عمر محصول میتواند از طریق این لینک اقدام کنید.

 

انواع هزینه ها

1- هزینه های مستقیم(direct cost) و هزینه های غیر مستقیم(indirect cost)

2- هزینه های منقضی شده(expired cost) و هزینه های منقضی نشده(unexpired cost)

3- هزینه های متغیر و هزینه های ثابت

4- بهای اولیه و هزینه تبدیل

5- هزینه های محصول و هزینه های دوره

6- هزینه های از دست رفتن فرصت

7- هزینه ی ریخته یا از دست رفته

8- هزینه ی تفاضلی

9- هزینه نهایی و هزینه میانگین

10- هزینه دارای ارزش افزوده ، هزینه بدون ارزش افزوده

11- هزینه های غیر تولیدی

12- هزینه های مستقیم یک موضوع هزینه

13- به هزینه هایی اطلاق می شوند که به یک موضوه مشخص هزینه مربوط می شود و می توان آنها را به گونه ای اقتصادی و مقرون به صرفه (یعنی به سهولت و بدون تحمل هزینه ی غیر موجه و دقت زیاد ) با آن موضوع هزینه ، ردیابی کرد.

هزینه های غیر مستقیم یک موضوع هزینه:

به هزینه هایی اطلاق می شود که به چندین موضوع مشخص هزینه مربوط می شوند اما نمی توان آن ها را به گونه ای اقتصادی و مقرون به صرفه با یکایک آن موضوعات هزینه ، ردیابی کرد.

هزینه های منقضی شده و هزینه های منقضی نشده:

هزینه را می توان به هزینه های منقضی شده که مزیت ناشی از آن تنها عاید دوره ی وقوع شده است ، و به دوره های بعد تسری نمی یابد و هزینه های منقضی نشده که انتظار می رود مزیت آن به دوره های آتی تسری یابد تقسیم کرد.هزینه های منقضی نشده به عنوان دارائی تلقی شده و از طریق انعکاس در ترازنامه به دوره های بعد انتقال می یابند.نمونه بارز این هزینه ها عبارت اند از: موجودی ها، پیش پرداخت های هزینه و اموال ، ماشین آلات و تجهیزات

هزینه های منقضی شده در صورت سود و زیان دوره ی وقوع منعکس و با درامدهای ان دوره مقابله می شود. نمونه های ان شامل:هزینه آب ، برق، تبلیغات و حقوق کارکنان فروش و اداری.

خرید ماشین آلات به عنوان دارایی تلقی و هزینه استهلا ک سالانه ی آن در پایان هر سال به عنوان بخش منقضی شده ی بهای تمام شده این دارایی محسوب می گردد. این طبقه بندی از لحاظ تهیه ی صورت های مالی در پایان هر دوره مالی فوق العاده حائز اهمیت است.

هزینه های متغیر(variable costs) و هزینه های ثابت (fixed costs)

یکی از طبقه بندی های مهم هزینه مبتنی بر تحلیل تغییر در هزینه ها به واسطه تغییر در حجم فعالیت شرکت است

هزینه های متغیر:

هزینه های متغیر در مجموع متناسب با تغییر در سطح فعالیت و یا به بیان دیگر ، متناسب با تغییر در محرک هزینه ، تغییر می کنند . به طور خلاصه می توان گفت با تغییر در حجم فعالیت جمع هزینه های متغیر به تناسب این تغییر، افزایش یا کاهش می یابد.اما هزینه های متغیر برای هر واحد فعالیت همچنان ثابت باقی می ماند

هزینه های ثابت

به هزینه هایی گفته می شود که اگر سطح فعالیت یا محرک هزینه تغییر کند در مجموع بدون تغییر باقی بماند. در واقع اگر سطح فعالیت افزایش یابد هزینه ی ثابت هر واحد محصول کاهش خواهد یافت، و اگر سطح فعالیت کاهش یابد هزینه ی ثابت هر واحد محصول افزایش می یابد. جمع هزینه های متغیر در سطوح مختلف فعالیت متناسب با تغییردر سطح فعالیت تغییر می کند. اما جمع هزینه های ثابت بدون تغییر بلقی می ماند. از طرف دیگر، سهم هر واحد فعالیت در سطوح مختلف از لحاظ هزینه های متغیر، ثابت و از لحاظ هزینه های ثابت متغیر است.

هزینه های مختلط

کلیه هزینه ها به طور مطلق ثابت یا متغیر نیستند. هزینه هایی وجود دارند که هر دو جزء ثابت و متغیر را تواما دارا هستند.که اصطلاحا آنها را هزینه های مختلط می نامند.

گرایش هزینه ها(costs behavior)

گرایش هزینه ها به چگونگی واکنش هزینه ها در برابر تغییرات در سطح فعالیت اشاره دارد. به بیان دیگر مقصود از گرایش هزینه ها مدلی است که بر اساس آن یک هزینه مشخص نسبت به تغییر در سطح فعالیت واکنش نشان می دهد.در این مدل از یک سوهزینه های متغیر قرار می گیرند که تقریبا متناسب با بازده یا فعالیت نوسان دارد و از سوی دیگر هزینه های ثابت قرار دارند که در یک دامنه معین از فعالیت تغییر نمی کنند.بین این دو هزینه های مختلط، نیمه ثابت یا نیمه متغیر قرار دارند که با تغییر در سطح فعالیت تغییر می کنند، اما تغییر آنها مستقیما متناسب با تغییر در سطح فعالیت نیست.

بهای اولیه(prime cost) و هزینه ی تبدیل(conversion cost)

مقصود از اصطلاح بهای اولیه یا هزینه تبدیل جمع هزینه مواد مستقیم و هزینه دستمزد مستقیم است. یعنی دو نوع هزینه ای که مستقیما قابل ردیابی با یک واحد محصول هستند. اما اصطلاح هزینه تبدیل به جمع هزینه دستمزد مستقیم و هزینه سربار ساخت توجه دارد. این اصطلاح از این واقعیت سرچشمه می گیرد که مواد مستقیم از طریق عواملی چون دستمزد مستقیم و سربار ساخت به محصولات تکمیل شده تبدیل می شود

هزینه محصول(poduct cost) و هزینه های دوره(period cost)

هزینه محصول ، هزینه قابل تخصیص به کالاهایی است که به منظور بازفروش ، خریداری و یا ساخته می شوند. هزینه ی محصول برای ارزشیابی موجودی کالای ساخته شده و موجودی کالای در جریان ساخت تا زمان فروش بکار برده می شود. در دوره ای که موجودی محصول مورد نظر به فروش می رسد ، ارزش تخصیص یافته به موجودی کالای فروش رفته ( هزینه محصول) به عنوان هزینه جاری دوره شناسایی و اصطلاحا تحت عنوان بهای تمام شده کالای فروش رفته در صورت سود و زیان انعکاس می یابد.

کلیه هزینه هایی را که نمی توان جزء هزینه محصول منظور کرد اصطلاحا هزینه دوره می نامند. این هزینه ها به جای این که به کالای خریداری شده یا ساخته شده ارتباط داشته باشند به نوعی با دوره زمانی که طی آن واقع شده اند ارتباط دارند. هزینه های دوره در دوره وقوع کلا در صورت سود و زیان انعکاس می یابند.


هزینه از دست رفتن فرصتoppotunity cost

-هزینه از دست رفتن فرصت عبارت از ارزش هر گونه فرصتی است که به خاطر پرداختن به فعالیت دیگر ، از آن فرصت صرف نظر می شود.هزینه فرصت به عنوان مزیتی تلقی می شود که به واسطه خودداری از انجام یک راه کار به خاطر پرداختن به انجام کار دیگر فدا می شود.

هزینه های تفاضلی

- هزینه های تفاضلی به اختلاف بین هزینه های دو راه کار مختلف گفته می شود.

هزینه های نهایی و هزینه های میانگین

دریک وضعیت خاص مفهوم هزینه های تفاضلی ، هزینه ی نهایی است. هزینه های نهایی به هزینه ی اضافی که در صورت تولید یک واحد محصول اضافی ، واقع خواهد شد. هزینه ی میانگین هر واحد محصول برابر است با جمع هزینه ها تقسیم بر مقدار محصول ساخته شده.

هزینه ی دارای ارزش افزوده ،هزینه بدون ارزش افزوده

- هزینه دارای ارزش افزوده عبارت است هزینه ی یک فعالیت عملیاتی که ارزش بازار یک محصول یا خدمات را افزایش می دهد.

- هزینه ی بدون ارزش افزوده عبارت است هزینه ی یک عملیات یا یک فعالیت پشتیبانی که هزینه یک محصول یا خدمت را اضافه می کند ، اما ارزش بازار آن را افزایش نمی دهد.

Back to top