خانه استراتژی


(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)
Most Hit

تعریف سیستم

تعریف سیستم

سیستم در لغتنامه اکسفورد اینگونه تعریف شده است : مجموعه منظم افکار یا نظرات ، روشی خاص برای انجام کارها، مجموعه ای از اشیا یا قطعاتی از لوازم که به یکدیگر متصل هستند و با هم کار می کنند و فرهنگ لغات معین ، سیستم را "طریق ، روش و قاعده " تعریف کرده است.

سیستم هایی که همواره با آنها ارتیاط داریم مثل سیستم حمل و نقل ، سیستم گوارش ، سیستم عصبی ، سیستم اقتصادی و اجتماعی ، سیستم سیاسی ، سیستم منظومه شمسی ، سیستم مکانیکی ،سیستم بیولوژیکی و.... که در نگاه اول آنها به هم شباهتی ندارند اما همه آنها را سیستم می نمامیم و آن به این علت است که همه انها از اجزای کئچکتری تشمیل شده اند ، به یکدیگر وابسته اند و با هم ارتباط متقابل دارند

 

در خصوص تعریف سیستم ها دیدگاه های گوناگونی وجود دارد که برخی از آنها را در زیر اشاره می کنیم:

برتالانفی : وی که بنیانگذار تفکر سیستم است ، سیستم موجودیتی است که حیات آن از طریق روابط متقابل میان اجزا امکان پذیر است.

رالف میلر: ایشان سیستم را عبارت از یکسری مفاهیم یا عواملی که برای برآوردن یک نیاز مورد استفاده قرار می گیرد، می داند.

هال و فاگن: سیستم را مجموعه ای از اجزا و روابط میان انها می دانند که توسط ویژگی های معین ، به هم وابسته یا مرتبط می شوند و این اجزا با محیط شان یک کل را تشکیل می دهند.

راسل لینکلن ایکاف : یکی از دقیق ترین و عمیق ترین تعریف های درباره سیستم  مربوط به آقای ایکاف می باشد . از نظر ایشان سیستم مجموعه ای از دو یا چند عنصر است که باید پمج شرط زیر را دار باشد

· کل مورد نظر یک و یا بیش از یک ویژگی و یا کارکرد معین را دارا باشد.

· هر جزء بتواند رفتار یا ویژگی های کل را تحت تاثیر قرار دهد یعنی وجود همه اجزا ضرروی است.

· اجزاء می توانند با هم زیر مجموعه هایی را تشکیل دهند و حداقل یک زیرمجموعه ضروری از اجزاء وجود دارد که برای تحقق اهداف کلی کفایت می کند و هیچ یک از اجزا به تنهایی قادر به تحقق کارکرد کل نیست .

· تأثیرگذاری هر جز وابسته به رفتار و ویژگی های حداقل یک جزء دیگر باشد.

· تاثیر زیرمجموعه متشکل از اجزای ضروری به رفتار حداقل یک زیرمجموعه دیگر از همان سیستم وابسته است.

 

 

اما تعریف صحیح و کامل سیستم چیست؟

ترتيب منظمی از عوامل يا عناصر همبسته که با توجه به همبستگی و تاثير اين عوامل بر يکديگر و تبادل منابع، در جهت کارکرد و حصول نتايج ويژه ای هستند .

به بیان ساده تر سیستم مجموعه منظمی از اجزای به هم پیوسته است که برای رسیدن به یک هدف با یکدیگر در تعامل هستند.

در تکمیل تعریف بالا می توان اینگونه نیز گفت که سیستم محموعه ای از فرآیندها است که در ارتباط با یکدیگر هستند و برای رسیدن به هدفی مشخص تلاش می کنند.

 

تعریف سیستم شامل چند کلید واژه اساسی است:

1- اینکه سیستم "مجموعه ای از اجزاء است" و به یک فعالیت یا یک جزء، سیستم نمیگویند، مگر آنکه در یک سیستم اصلی، زیر سیستمی باشد، مانند سیستم فرعی سوخت رسانی و کاربراتور در سیستم اصلی خودرو، اما به سوزن کاربراتور، دیگر سیستم نمیگویند.

2- "مرتبط به هم بودن اجزاء"، خصیصه دیگر سیستم است، مثلا" نمیشود یک قطعه تخصصی از اجزاء کاربراتور را درون جعبه دنده جا داد، زیرا "ربطی" به یکدیگر ندارند. شناخت اجزاء مرتبط در یک سیستم، گامی اساسی در شناخت و افراز یک سیستم است.

3- "دارای ارتباط متقابل" بودن، خصیصه دیگر سیستم است، مثلا" شما یک کاربراتور باز شده و دمونتاژ را که واجد دو خصیصه اول نیز میباشد، نمیتوانید یک سیستم بدانید زیرا بدلیل جدا بودن اجزاء، ارتباط متقابل و تعاملی بین شان وجود ندارد، لذا باید این قطعات مونتاژ شوند و تبدیل به یک دستگاه و بسته گردند، تا سومین مشخصه سیستم حاصل شود، ولی هنوز هم مفهوم سیستم محقق نمیشود تا خصیصه چهارم تحقق یابد.

طراحی روشها و تعریف ارتباط متقابل بین اجزا، در جهت رفع پیچیدگی و سر در گمی در تعامل اعضا و در کارکرد کلی سیستم است.

4- چهارمین ویژگی آن است که "هدف مشترکی را محقق کنند" یعنی این کاربراتور، هدف وجودی اش را به انجام برساند، در خودرو نصب شود و هماهنگ با سیستمهای دیگر به عنوان یک "زیر سیستم" ماموریت سوخت رسانی را به انجام رساند و نهایتا" خودرو حرکت کند و اینجا است که مفهوم کلیت یک سیستم نیز، معنا می یابد.

این چهار مشخصه برای تمامی سیستمهای طبیعی، صنعتی، الکترونیکی و اجتماعی ضرورت دارند.

Back to top