خدمات مشاوره و مربیگری برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی به عنوان یکی از پنج وظیفه اصلی مدیران، نقش کلیدی در مدیریت سازمانهای موفق در سراسر جهان دارد و مدیران برای هدایت سازمان خود در محیط متغیر و پیچیده امروزی از یکی از کاربردی ترین ابزار مدیریتی، یعنی برنامه ریزی استراتژیک بهره می برند.
رشد سریع و روزافزون تغییرات محیطی ناشی از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناورانه موجب شده است که سازمان های دولتی و غیرانتفاعی نیز این ابزار را در جهت همگرایی فعالیت ها و منابع خود بکار گیرند.
فعالیتهای نظاممند اقتصادی و تجاری در جوامع پیشرفته با اهمیت و تمرکز خاصی بر مقولههای مدیریت استراتژیک، برنامهریزی استراتژیک و نهایتا کنترل استراتژیک، رشد، رونق چشمگیری داشته است. مسلما برندها و سازمانهایی در عرصه فعالیتهای اقتصادی خود، یگانه، رهبر و یکهتاز خواهند بود که با بینشی متعالی و قدرت پیشبینی مناسب و اهمیت به سندهای چشمانداز، با اتخاذ استراتژیهای بهینه، درک مناسبی از عدم قطعیتها پیدا کرده و با در نظر گرفتن تاکتیکها و تکنیکهای ویژه، برنامهریزی بهینهای را جهت حضوری موثر، برجسته و متمایز نسبت به رقبا، درحیطه فعالیتهای تجاری خود ایجاد، تدوین و اجرا کنند.
هدف هر مشاوری، ارائه روشی استراتژیک بر اساس پتانسیل، مزیتهای رقابتی و کشف و شناسایی فرصتهای بکر و بدیع برای حضوری قدرتمند، پویا و مستمر هر شرکت در بازار هدف خود می باشد.
در ادامه به مهمترین فواید استفاده از مشاوران مدیریت استراتژیک اشاره خواهیم کرد:
1- اهمیت به مقوله مدیریت استراتژیک در سازمان
اصل اساسی حضور مشاور حرفهای اهمیت به مبحث مدیریت استراتژیک در جهت تحقق اهداف مدیریت و اعضای هیئت مدیره و سایر ذینفعان سازمان خواهد بود. مدیران سازمان هایی که به مبحث مدیریت استراتژیک اهمیت داده و آن را در سازمان خویش اجرا کردهاند، نظارت و ارزیابی بر فرصتها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت در سایه استراتژیها را درک و تجربه کردهاند و قطعا با بسترسازی و حمایت مشاوران آنان را در ایجاد، تدوین و اجرای برنامههای استراتژیک بازاریابی یاری خواهند کرد.
حال اگر مدیریت استراتژیک در سازمانی پیادهسازی نشده باشد اولین و اساسیترین اصل، تاکید بر پیادهسازی این مقوله برای به وجود آوردن سازمانی با بینش خاص است که با مدد استراتژیهای مفید، خلاقیت و نوآوری را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده و با ابتکار و خلق روشهای متمایز در تولید، بازاریابی، تبلیغات و نهایتا فروش به بهترین وجه سرنوشت خود را رقم زده و با حضوری متفاوت، منطقی و موفق در بازار، آیندهای متعالی و مثالزدنی را برای برند خویش رقم میزند.
2- تشکیل کمیته راهبری و کمیته های اجرایی منسجم
بازار برای مشخص کردن مخاطب بازار هدف و تمرکز برای شناسایی، نیازهای اساسی مخاطب، مزیتهای رقابتی سازمان در مقابل رقبا و بالعکس و نهایتا شناسایی فرصتهای کشف نشده و بکر در راستای حضوری قدرتمند و پایدار در بازار هدف خواهد بود. این بخش حیاتیترین قسمتی است که متاسفانه سازمانها از آن غافل بوده و مسلما مشاوران حرفهای قادر خواهند بود این اطلاعات را به هر نحوی و به بهترین صورت کسب کنند.
3- تهیه برنامهای جامع بر مبنای چشماندازهای سازمان
ایجاد، تدوین و اجرای برنامهریزی استراتژیک بر مبنای ساختار و توانمندیهای یک سازمان و تطابق آن با اهداف و سندهای چشمانداز بر مبنای آنالیز، اطلاعات تیم تخصصی تحقیقات بازار و تحلیلی مناسب جهت اجرای مناسب برنامه فوق در راستای حضوری مستمر و قدرتمند در بازار هدف.
4- ایجاد، تدوین برنامه های استراتژیک به تفکیک واحدها
مشاور استراتژی ، قادر است سازمان شما را با نظمی خاص در انجام ماموریت و اهداف خود درآورد از اینرو پس از تدوین برنامه ریزی سطح کلان سازمان ، برای واحدهای زیر مجموعه نیز برنامه همسو با استراتژی های کلان سازمان تدوین میشود .
5- رهبری و هدایت تیم های کاری
اگر سازمان دارای واحد SMO (دفتر مدیریت استراتژیک ) نباشد ، مشاور می تواند با انتخاب و هماهنگی با مدیران واحدها در جذب نفرات متخصص، مجرب و پویا همکاری داشته باشد . همچنین وی کنترل منظمی بر عملکرد تیم مروبطه خواهد داشت تا کارمندان بخش فوق را به نفراتی حرفهای و سفیران برجسته واحد برنامه ریزی تبدیل کنند. البته به وجود آوردن روح تعامل و همکاری و هماهنگی بین همه سازمان و تیم های کاری بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
6- شناخت مشاوران از کلیه فرایندهای سازمان
مشاوران استراتژی باید تا حدود زیادی نسبت به شناخت کلیه فرایندها ، مدل کسب وکار و... آشنایی خوبی داشته باشند تا بتوانند در تدوین برنامه ها در تداخل اهداف و تضاد منافع ذینفعان جلوگیری کنند.
7- پیاده سازی استراتژی
در زمان پیاده سازی و جاری سازی استراتژی ، مشاوران نقش مربی را برعهده خواهند داشت تا از این طریق توانمندی مجریان برنامه ها افزایش یافته ، و سوالات و ابهامات موجود پاسخ داده شود، همچنین اگر مشکلاتی ناشی از خود برنامه هاست ، سریعا اقدامات اصلاحی را طرح ریزی نمایند.
8- کنترل استراتژیک
مشاوران با در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی موفقیت برنامه ها ، در زمان اجرای استراتژی مبادرت به ارزیابی استراتژی ها کرده و در صورتی که بنا به هردلیلی شرایط تداوم استراتزی مهیا نباشد ، اقدام به پیشنهاد استراتژی جایگزین بر مبنای سناریوهای از پیش تعیین شده می نمایند.
9- اهمیت به مقوله مدیریت ریسک و عدم قطعیتها
مشاوران استراتژی حرفهای با مبحث فوق به طور کامل و تخصصی آشنایی داشته و با تسلط بر استراتژیهای عدم قطعیتها، تاکتیکهای ویژهای را در بازه زمانی متفاوت بر مبنای تکنیکهای قابل دسترس طراحی کرده و ریسکهای پیش روی سازمان را حتیالامکان کاهش داده و در نتیجه بر مبنای استراتژیهای مشخص همواره باعث بهبود وضعیت اقتصادی سازمان مورد نظر خواهند شد.
10- آسیب شناسی وضعیت موجود و اصلاح سازمان
این رویکرد برای ارتقا و دوام سازمان ساختارشکنی بهینه در جهت تغییر برنامههای یکنواخت موثر است.
11- نگرش از بیرون به درون سازمان
سیاستهای داخلی و بوروکراسیهای دست و پا گیر تاثیری بر نگرش یک مشاور ندارد. ارزیابی سازمان از بیرون آن اغلب نتایج بسیار شگفتانگیزی دارد. در واقع مشاور نسبت به کل سازمان خود دیدی وسیع داشته در واقع یکی از مزیتهای مشاور استراتژی این است که از کارکنان شرکت نبوده و با توجه به اینکه از درون شرکت به مسائل و مشکلات شرکت نمینگرد، درگیر برخی تعصبات و نزدیکبینیهای ناشی از اجرا نیست. اگر واقعبینانه بخواهیم بنگریم چون مشاور، فردی بیطرف است و از بیرون به شرکت مینگرد، بهتر میتواند مشکلات و نقاط ضعف را تشخیص دهد و نهایتا ارتباط بهینه و مفیدی را با تمامی اجزای سازمان برقرار کند.